پیوند: http://www.karaketab.com/blog/270
نقد اکنکار
نقد کتاب های پالتوئیچل
شبه آیین اکنکار که از عرفانهای نوپدید و نوظهور آمریکایی است، باورهای بسیاری از ادیان و عرفانها را گرد آورده است تا معجونی از همه ادیان باشد. معجون بودن این فرقه موجب شده است تا بنیانگذار آن و نیز جانشینان وی ادعاهایی که این فرقه را به دین بودن نزدیک میکند، مطرح سازند. این نوشته بر آن است تا با بیان اوصاف، شگردها و روشهایی که این شبهآیین را به تعریف دین نزدیک میکند، تناقض دین نبودن ظاهری، و دین بودن آشکار آن را روشن کند. در این مقاله، با تطبیق باورهای اکنکار با مؤلفههای مهمی که در تعریفهای دین شمرده شده است، نشانههایی از ادعای دین بودن اکنکار ارائه میشود. سپس با بررسی اهداف معهود سردمداران این شبهآیین و ویژگیهایی که برای آن بر میشمارند، از باور پنهانی دین بودن اکنکار پرده برداشته میشود.
کارا کتاب تابع قوانین و مقررات وزرات ارشاد و فرهنگ اسلامی می باشد و از فروش کتب ممنوعه خودداری می نماید
{tortags,270,5}
a) مقدمه
بروز عرفانهای نوپدید در غیاب آشنایی بشریت نسبت به دین کارآمد و تأثیرگذار، رو به گسترش است. این پدیده که مهمترین عامل به وجود آمدنش، معنویتگریزی غرب پس از مدرنیسم و پستمدرنیسم است، میکوشد تا بتواند جای دین را در زندگی فردی و اجتماعی بشر پر کند. برخی از این عرفانهای نوپدید داعیة سیستم ورزشی و یا سیستم روانبخشی دارند؛ اما بسیاری از آنها به صورت آشکارا یا پنهان، خود را به مثابة دین میانگارند.
اکنکار2 یکی از این عرفانهای نوپدید است که در سال 1965 توسط شخصی به نام پال توئیچل3 ایجاد شد. با بررسی تعالیم این فرقه میتوان آن را معجونی از تمامی ادیان و عرفانها برشمرد. تئویچل مدتی در ارتش آمریکا و مدتی نیز در هندوستان و در آشرام سودار سینگ4 بوده است. وی تعالیم خود را منتسب به شخصیتی خیالی به نام ربازار تارز تبتی لامائیست5 میداند و با مطالعات خود این توانایی را مییابد که به ابداع آیینی نوظهور دست یازد.6 البته همسر دوم او، گیل توئیچل7 که یک روانشناس بود، کمکهای شایانی به او کرده است. وی اولین ادعاهای پیامبری اکنکار ـ که از آن با عنوان ماهانتا8 یاد میشود ـ را با تشویقها و درخواستهای گیل مطرح کرده است. پال توئیچل خود در این باره میگوید:
تبدیل از وضعیت صخرهنشینی به اک بعد از ملاقات با همسر فعلیام گیل شروع شد. او اصرار داشت که من با دانش و قابلیتهایم کاری انجام دهم… یک روز من و گیل در چایناتاوان سانفرانسیسکو گردش میکردیم و بر حسب اتفاق وارد یک معبد چینی شدیم. در آنجا یک کاهن به من گفت که به زودی عازم سان دیه گو شده و کارم را در اک آغاز خواهم کرد.9
نامهها ارسالی بین گیل و پال، نزدیک دو سال به طول انجامیده است. برخی از این نامههای عاشقانه در دو جلد کتاب چاپ شده است.10 برخی از آنها نیز نشان از تأثیر شگرف گیل در روحیات پال دارد.
نامی که پال برای شبهآیین خود انتخاب کرد، نامی بود که بسیاری از صوفیان و راهبان برای خود بر میگزینند. او با استفاده از زبان سانسکریت، نام اکنکار را بر شبهآیین خود نهاد. اک11 در زبان سانسکریت به معنای حق و خدا میباشد. اکنکار نیز در معانیای چون اهل حق، پیروان خدا و رهروان حقیقت بهکار میرود.12 برخی از پیروان این شبهآیین در ایران خود را با نام «اهل حق» معرفی میکنند تا از آماج غربی بودن و آمریکایی بودن رهایی یابند. آنها در بیان واژههای فنی این شبهآیین نیز نوعی توریه و تقیه را در پیش میگیرند؛ اما از شیوهها و سخنان آنان به روشنی میتوان فهمید که آنان از پیروان اکنکار هستند. این فرقه هم اکنون در برخی از شهرهای بزرگ ایران فعال بوده و توانسته است پیروانی را برای خود جمع کند. به جهت ممنوعیت تبلیغ علنی این فرقه نمیتوان جمعیت دقیق آنها را تخمین زد. در سالهای بین 1376 تا 1384 بیشتر کتابهای بنیانگذار این شبهآیین و نیز رهبر کنونی آن، به فارسی ترجمه شد و در تیراژهای مناسب و چاپهای چندگانه نشر یافت. میتوان بیش از چهل عنوان کتاب این فرقه را که به فارسی ترجمه شده است، رصد کرد. نباید فراموش کرد که این افزون بر کتاب و مقالاتی است که به صورت اینترنتی نشر یافته است.
در حال حاضر، بیشتر فعالیتهای این فرقه در قالب تبلیغات اینترنتی و تشکیل تیمهای خانگی صورت میپذیرد و پیروان آن در پوششهایی چون روشهای آرامشیابی و یا حتی مدیتیشن به ارائه شبهآیینشان همت گماردهاند. اینان برای نفوذ بیشتر در بین ایرانیان، از شخصیتهای معنوی و تاریخی کشور فروگذار نکرده و از آنها با نام ماهانتاها یا رهبران سابق اکنکار یاد میکنند. تئویچل و پیروانش مدعیاند که مولانا، شمس، حافظ و فردوسی از رهبران پیشین این شبهآیین بودهاند. تئویچل، بارها نام این بزرگان را در کتابهای خود آورده و مدعی است اولین کتاب جهانبینی اکنکار را مولانا نگاشته است. منظور وی همان مثنوی معنوی مولوی است که بهرغم برخی اشکالات، انباشته از اعتقادات و باورهای ناب اسلامی است. البته باید تذکر داد که این یکی از شگردهای تبلیغی این عرفان تلفیقی است. آنها شخصیتهای تمامی ملل و نحل را به نام خود مصادره میکنند تا بتوانند در تمام دنیا راهی فراروی خود بگشایند.
باورهای اساسی این شبهآیین را میتوان در باور به خداوندان دوازدهگانة عالم، اعتقاد به کارما، تناسخ، سفر روح، ماهانتا به منزلة پیامبر و عوالم درون برشمرد. توضیح کوتاهی دربارة این باورها ضروری است:
اکنکار عالم را به دوازده طبقه تقسیم کرده و برای هر کدام از طبقات، خداوندی را در نظر میگیرد. در طبقة دوازدهم که آخرین طبقه است، سوگماد13 یا خدای خدایان قرار دارد. سوگماد در این آیین مانند دیگر خدایان خطاپذیر بوده و میتواند گناه کند. او به خواب میرود و هنگامی که از خواب برمیخیزد، دنیایش را ویران میبیند و آنگاه تصمیم به عذاب مخلوقات میگیرد. او دوباره به خواب میرود و آنگاه که از خواب برون میشود، هوس خلقتی دیگر کرده و بار دیگر… و این خواب و بیداری و نگرانی و غفلت و یادآوری سوگماد است که ادوار اکنکار و دورههای بشری را رقم میزند.14
کارما15 که از آن با عنوان نتیجه اعمال یاد میشود، از اعتقاد نداشتن این شبهآیین به معاد نشأت گرفته است. در این باور، همة اعمال انسان در همین دنیا پاسخ داده میشود و عالمی به نام معاد وجود ندارد. در واقع، اعتقاد به کارما پس از بنبست عقیدتی که برای اکنکار در زمینة افعال انسانی وجود داشته و معادی نیز برای ترسیم عقلانی آن در باورهایشان جا نداشته، به وجود آمده است.
تناسخ در باور اکنکار نیز از باورهایی است که از عرفانهای شرقی، به ویژه بودیسم و لامائیسم به عاریت برده است. در این باور، روح انسان بعد از جدایی از جسم، اول به جسمهای دیگر راه یافته و به حیات زمینی خود ادامه میدهد. بطلان تناسخ از اموری است که در علوم عقلی به اثبات رسیده است. افزون بر این، دلایلی که اکنکار برای این عقیده ارائه میدهد نیز مردود است.16
سفر روح، از مهمترین اهداف این فرقه شمرده میشود. آنها برای ایجاد آرامش درونی به سفر روح معتقدند. تمامی روشهایی که در این شبهعرفان وجود دارد، برای رسیدن به این هدف طراحی شدهاند. ناگفته نماند تمامی روشهایی که ارائه شده است، نوعی تصور خیالانگیز بیش نیست.17
پال توئیچل به صراحت اعلام میدارد که این فرقه نه یک سیستم مذهبی و نه یک نظام فلسفی است؛ بلکه روشی برای کسب آرامش و سعادت است.18 اما در عمل اکنکار به صورت تلویحی و غیرآشکار مدعی دین بودن است.
b) یکم: تعریف دین و نشانههای واهی دین بودن اکنکار
c) أ. تعریف اسلامی دین
در تعریفی از دین که به مؤلفههای اساسی دین اشاره دارد، میخوانیم: «دین یک معرفت و نهضت همهجانبه به سوی تکامل است که چهار بُعد دارد: اصلاح فکر و عقیده، پرورش اصول عالی اخلاق انسانی، حُسن روابط افراد اجتماع و حذف هرگونه تبعیضهای ناروا».19
در این تعریف، چهار ویژگی برای دین شمرده شده است:
1. اصلاح فکر و عقیده؛ 2. پرورش اصول عالی اخلاق انسانی؛ 3. تنظیم حسن روابط اجتماع؛ 4. حذف هرگونه تبعیض ناروا.
در این تعریف، هر کدام از مؤلفهها، توسط مکانیسم خاصی از دین ـ تکی یا ترکیبی ـ محقق میشود. اصلاح فکر و عقیده توسط باورها و اعتقادات انجام میپذیرد. همین باورها و نیز روشها و مناسک در قالب رفتارهای فردی و اجتماعی به پرورش اصول عالی اخلاق انسانی منجر میشوند. اعمال و باورها و شعائر موجب بهوجود آمدن روابط حسنه اجتماعی میشوند و همچنین با همین مکانیسمها میتوان تبعیضهای ناروا را برچید.
بررسی اجمالی نشان میدهد، اکنکار سعی کرده است تا به گونههایی ظریف ـ گاه نهان و گاه آشکار ـ در هر یک از این زمینهها ابراز وجود بنماید.
d) اصلاح فکر و عقیده
اکنکار با چندین روش به اصلاح فکر و عقیدة پیروان خود میپردازد. برای نمونه، در این مقاله به دو مورد از آن میپردازیم؛ اول تلاش اکنکار در جهت تخریب باورهای گذشته پیروان و یا گروندگان به آن است؛ دوم آموزشهایی که در جهت اصلاح باور پیروان صورت میگیرد.
e) تخریب ادیان و مقابله با مذاهب
آنها با دور کردن اذهان مردم از ادیان و مذاهبِ دیگر، به اصلاح عقیده میپردازند. بررسی نگرش اکنکار به ادیان دیگر و تبلیغ این ایدهها در میان اکیستها20 نشان میدهد که چگونه او درصدد اصلاحگری برآمده است. اکنکار ادیان اصولی و مهم را با ویژگیهای زیر برای پیروانش معرفی میکند تا بتواند به سهولت اذهان و روح پیروان ادیان دیگر را به سمت خود کشانده و آنها را ـ به اصطلاح خود ـ اصلاح کند:
f) اصولی بودن ادیان
اکنکار این ادیان و مذاهب را با نام «ادیان اصولی» معرفی میکند. در عرف غرب، واژة «اصولی» و «اصولگرا بودن» به افکار و اندیشههایی اطلاق میشود که در آنها دُگماندیشی و دوری از تفکر روز، موج میزند. جزماندیشی، تحجرگرایی و بیاحترامی به افکار دیگران، از دیگر ویژگیهای افکار و ادیان اصولی شمرده میشود. نیکو سخن اینکه اصولی و اصولگرا بودن لقب ناروایی است که به عنوان فحاشی و بیاحترامی به برخی از افکار و اندیشهها نسبت داده میشود. کتاب مقدس ادعاییِ اکنکار، ضمن اینکه دیگر ادیان را اصولی میخواند، تعریفی نیز از اصولی بودن ارائه میدهد:
مشکلی که در میان مذاهب اصولی وجود دارد، فقدان درک متقابل است که به نوبة خود موجب انهدام ارتباطات آنان با اک میشود. موضوع این نیست که مریدان ادیان اصولی فرصت این ارتباط را ندارند، بلکه بیشتر آنان حاضر به گذشت کردن در برابر اک نیستند. بیشتر پیروان ادیان اصولی فقط به مذهب سنتی خود معتقدند. هر یک نیز این چنین میپندارند که اعتقاد راسخ به اصول مذهبیشان، پاسخ تمامی سؤالاتشان را در مورد زندگی و مشکلات مربوطه در اختیارشان میگذارد.21
با نگاهی اجمالی به پاسخهایی که اکنکار به اکیستها میدهد، میتوان اکنکار را روشنترین نمونه از ادیانی دانست که در پاسخگویی فروماندهاند و بهرغم آن، تنها پاسخهای خود را صحیح میپندارند22
جهت مطالعه ادامه مطلبه به آدرس فوق مراجعه نمایید.
پی نوشت:
1
2. Eckankar
3. Paul Twitchell.
4. Swdar sing.
5. مترجم کتابهای پال توئیچل دربارة خاستگاه اکنکار مینویسد: اکنکار از درون سه مکتب به صورت بارزی رشد پیدا کرده است: آناهد یوگا، صوفیسم(که همین عرفان خودمان است) و لاماییسم. لاماییسم به عنوان مکتب الاسرار در کوهستانهای تبت حفظ شده است. پال توئیچل از طریق ربازار تارز که خود یک لاماست راه یافته. به طور کلی مقامات بالای روحانی تبت لاما نامیده میشوند. اینان همیشه جانشینان مشخصی دارند که خودشان انتخاب میکنند و تنها عده مشخصی میدانند که جانشین آنها کیست؛ مثلا یک عده از لاماها همان سفید پوشانی هستند که با چشم بسته در کوهستانها حرکت میکنند، به دنبال جانشین بعدی لامای خود هستند و معتقدند لامای آنها تناسخهای پی در پی بوداست. (ر.ک: پال توئیچل، اکنکار کلید جهانهای اسرار، ص 47، پاورقی.)
6 . ر.ک: براد استایگر، نسیمی از بهشت، ص 79 . برای اشنایی بیشتر با روحیات و زندگانی پال توئیچل به دو زندگی نامه وی که توسط براد استایگر در کتاب نسیمی از بهشت و پتی سیمپسون در کتاب پالجی تدوین شده است مراجعه شود.
7. Gill Twitchell
8. MAHANTA
9. براد استایگر، نسیمی از بهشت، ص102.
10. ر.ک: پال توئیچل، نامه هایی به گیل، در دوجلد.
11. ECK
12 . ر.ک: پال توئیچل، واژه نامه اکنکار، ترجمه یحیی فقیه.
13. SUGMAD
14 . ر.ک: پال توئیچل، شریعت کی سوگماد، ج1، ص 135-138.
15. KARMA
16 برای توضیح بیشتر در این زمینه ر.ک: احمدحسین شریفی، درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفانیهای کاذب.
17 ر.ک: هارولد کلمپ، تمرینات معنوی اک، ص 21 ، 28، 164-176 / نیز همو، روح نوردان سرزمینهای دور، ص 76-77.
18. پال توئیچل، نامههای طریق نور، ص11.
19. جعفر سبحانی، مجله نقد و نظر، ش 3، ص 19.
20 Eckist به پیروان آیین اکنکار اکیست میگویند. همچنین اکیست به شاگردان و مریدان ماهانتا نیز اطلاق میشود.
21. پال توئیچل، شریعت کی سوگماد، ج1، ص 274-275.
22. برای اطلاع از نحوه پاسخگویی رهبران اکنکار به پرسشهای اکیستها میتوانید به کتابهای از استاد بپرسید 1 و2 نوشته هارولد کلمپ ترجمه هما جابری زاده و امینه اخوان تختی نیز کتاب نامههای طریق نور نوشته پال توئیچل ترجمه مینو ارژنگ مراجعه کنید.
شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)